آنچه در این مقاله هست پیشبینی تاثیرات هوش مصنوعی در حوزه دین اسلام و موضوعات مرتبط با آن است. ابتدا باید تاکید کرد که هوش مصنوعی به هیچ وجه جایگزین انسان نخواهد شد؛ این فرض هرگز مطرح نبوده است. همچنین، برخی فرضیات این مقاله ممکن است با واقعیت متفاوت باشند، اما همگی بر اساس منابع معتبر ارائه شدهاند.
تاثیرات احتمالی هوش مصنوعی بر مطالعات مذهبی:
- هوش مصنوعی بهطور قابل توجهی سرعت تجزیه و تحلیل را افزایش میدهد.
- این فناوری اطلاعات دینی مورد نیاز از قرآن، حدیث، سیره و وقایع تاریخی را با سرعت بیشتری جمعآوری میکند.
- به دانشآموزان در درک بهتر مفاهیم کمک میکند.
- الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند اطلاعاتی جامعتر و گستردهتر از موضوعات خاص را گردآوری کنند که ممکن است یک دانشجو بهتنهایی قادر به دستیابی به آن نباشد.
- هوش مصنوعی میتواند تأثیر فتواها بر گروههای مختلف با ویژگیهای متفاوت مانند فرهنگ، تحصیلات، جغرافیا، و … را تجزیه و تحلیل کرده و نتایج آن را به پژوهشگران ارائه دهد.
از زاویهای دیگر، میتوان به تأثیر هوش مصنوعی بر آموزش در حوزههای علمیه پرداخت. در حوزههای علمیه سنتی دو مقطع آموزشی اصلی وجود دارد: سطح یک (مقدمات) و سطح دو (درس خارج). با بهرهگیری از هوش مصنوعی و تکنیکهای آموزشی مدرن، میتوان دورههای تحصیلی را بهطور چشمگیری کوتاهتر و مؤثرتر کرد. به عنوان مثال:
- طلاب حوزههای علمیه برای فارغالتحصیلی از «سطح یک» دیگر نیازی به صرف چندین سال نخواهند داشت. در حال حاضر، معمولاً از آغاز تحصیلات حوزوی (مقدماتی و سطح) تا پایان سطح یک، حدود 10 سال زمان لازم است.
با این دادهها فرضیات مختلفی را در نظر گرفته مشود. نتایج به شرح زیر باشد.
این تغییرات منجر به ارتقای فهم دینی عمومی جامعه و کاهش چشمگیر هزینههای مرتبط با تربیت و نگهداری علمای دینی خواهد شد. هر فارغالتحصیل دانشگاهی با سطح دانش مذهبی معادل ۹۰ درصد علما، عملاً فارغالتحصیل سطح یک حوزه خواهد بود که این امر تأثیرات کیفی عظیمی بر درک عمومی از دین خواهد داشت.
از سوی دیگر، بخش بزرگی از وجوهات دینی، که در حال حاضر صرف حمایت مالی و تحصیلی ۹۰ درصد از علمای سطح یک میشود، آزاد خواهد شد. این علمای سطح یک به دلیل عدم داشتن منبع درآمد مستقل، تمام عمر خود را با استفاده از وجوهات میگذرانند. با کاهش تعداد این علما، این هزینهها بهطور قابل توجهی کاهش مییابد. اگر در ایران حدود سیصدهزار روحانی وجود داشته باشد و ۲۷۰هزار نفر از آنها پس از تغییرات هوش مصنوعی از طبقه خاص خارج شوند، این موضوع به صرفهجویی مالی قابل توجهی منجر خواهد شد.
این تغییرات به صرفهجویی ۶۸ هزار میلیارد تومان میرسد. این مبلغ میتواند به ایجاد و اداره بیمارستانها و یتیمخانههای رایگان اختصاص یابد. این تنها یکی از پیامدهای مالی و کمی مستقیم این تغییرات است.
مهمترین نتیجهای که میتوان از این پارادایم برداشت کرد، بهبود کیفیت فتاوا و افزایش عملی بودن آنها در حوزه شریعت است.تصور کنید قبل از صدور یک فتوا، هوش مصنوعی تأثیرات آن را بر گروههای مختلف جنسیتی، سنی، فرهنگی، و جغرافیایی بررسی کرده و نتایج را به مجتهد ارائه دهد. بدون شک، فتاوای حاصل از این فرآیند، عملیتر و کاربردیتر خواهد بود.
البته، همانند هر روش جدید دیگری، این پارادایم نیز چالشها و موضوعات خاص خود را خواهد داشت که نیازمند راهحلهای مناسب است. این مسیر به نظر مطلوبتر است. هرچند ممکن است مدیران حوزهها این رویکرد را نپذیرند، اما احتمالاً زمان تحصیلات کاهش و کیفیت فارغالتحصیلان بهبود خواهد یافت.
نکته مهم دیگر این است که عوامل متعدد، بهویژه در حوزه سیاسی، بر دین، دینداری و آموزش دینی تأثیرگذارند. این متغیرها ممکن است موجب تسریع یا کند شدن روند این تغییرات شوند، که در این مقاله مورد بحث قرار نگرفتهاند.
برای مطالب بیشتر به این وبلاگ مراجعه کنید.